وکالت طلاق که در میان عموم مردم و عرف جامعه تحت عنوان اصطلاح اشتباه حق طلاق زن، مورد استفاده قرار میگیرد یکی از مهمترین چالشهای بانوان است و اعطای آن از جانب زوج به زوجه میتواند جبران بسیاری از حقوق نقض شده بانوان باشد.
همانطور که گفته شد اصطلاح حق طلاق زن به لحاظ حقوقی اصطلاحی صحیح حقوقی نمیباشد. در حقیقت آن چه تحت عنوان یکی از شروط ضمن عقد نکاح مطرح میشود اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه است.
مطابق با قانون با اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه، حق طلاق مرد ساقط نمیشود و زوجه تنها به عنوان وکیل زوج در طلاق میتواند برای طرح دعوای طلاق اقدام کند. تنظیم وکالتنامه طلاق نیازمند رعایت تشریفات خاص و دقت نظر به مسائل لازم و ضروری است که در این نوشتار قصد داریم تا شما را با مقررات قانونی ناظر بر وکالت در طلاق و نحوه تنظیم وکالتنامه طلاق و نکات مهم قانونی بیشتر آشنا کنیم.
وکالت در طلاق
یکی از پرتکرارترین و چالش برانگیزترین مسائل حقوق خانواده بحث حق طلاق در قانون میباشد. در این خصوص لازم و ضروری است در قدم ابتدایی توجه داشته باشیم که اصطلاح حق طلاق زن اصطلاحی است که به لحاظ حقوقی کاملا نادرست است. در واقع آنچه به لحاظ حقوقی صحیح میباشد، اعطای وکالت از جانب زوج به زوجه است.
مطابق با قانون مدنی، حق طلاق با زوج است و زوجه تنها تحت شرایط خاصی مانند اثبات عسر و حرج خود در دادگاه، اعتیاد شوهر یا عدم پرداخت نفقه به زوجه که موارد آن به تفصیل در قانون حمایت خانواده بیان شده است، از حق طلاق برخوردار است.
در قانون موارد زیر از جمله مواردی هستند که در صورت تحقق آن زوجه بدون نیاز به وکالت در طلاق از جانب زوج میتواند دعوای طلاق نزد دادگاه خانواده صالح مطرح کند و حکم طلاق اخذ کند:
- عدم پرداخت نفقه از جانب زوج به زوجه در مدت شش ماه.
- ابتلای زوج به بیماری صعب العلاج
- محکومیت زوج به پنج سال زندان یا بیشتر
- اعتیاد زوج
- جنون زوج
- مفقود الاثر شدن زوج به مدت شش ماه و…
در خصوص بحث اعطای وکالت در طلاق به زوجه از جانب زوج باید توجه داشت که حق طلاق مطابق با قانون مدنی، قابل واگذاری و اسقاط نیست و اعطای وکالت در طلاق به زن به معنای آن نیست که زوج دیگر نتواند از همسرش جدا شود. شناخت حق طلاق یک طرفه برای زوج و به عبارت حقوقی ایقاع بودن طلاق سبب شده است تا حقوق بانوان در بسیاری از موارد مورد تضییع قرار گیرد لذا اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه میتواند گامی موثر در جهت احقاق حقوق بانوان باشد.
نکات لازم در وکالت در طلاق
به طور کلی اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه به دو صورت امکان پذیر است:
- وکالت در طلاق ضمن تنظیم عقد نکاح و به صورت شرط ضمن عقد نکاح درج میشود که در این حالت از آن جهت که عقد نکاح در قالب سند رسمی تنظیم میشود میتواند روشی مطمئن باشد ولیکن متاسفانه بسیار ملاحظه شده که به جهت عدم درج برخی شرایط دادگاهها بدان ایراد گرفته و در مقام عمل بانوان نمی توانند از آن بهره ببرند.
- که بسیار رایج است ممکن است زوجین پس از ازدواج تصمیم به اعطای وکالت در طلاق در یکی از دفاتر اسناد رسمی بگیرند. در این صورت لازم و ضروری است تا زوج و زوجه به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه کنند و به این طریق زوج وکالت در طلاق را به زوجه اعطا کند.
نکتهی بسیار مهم و قابل توجه در تنظیم وکالتنامه طلاق آن است که از آن جا که طرح دعوای طلاق در دادگاه نیازمند پروانه وکالت و سپردن امر به وکیل دادگستری است لذا صرف داشتن وکالت در طلاق کافی نیست و وکالتنامه طلاق باید با حق توکیل بغیر و حق تعیین وکیل رسمی دادگستری به صورتی تنظیم شود که در حقیقت زوجه این وکالت را داشته باشد که برای او وکیل دادگستری تعیین کند.
در اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه وکالتنامه طلاق باید حتما قابل توکیل به غیر باشد تا زوجه در زمانی که قصد طلاق دارد، بتواند با مراجعه به وکیل دادگستری وکالت بدهد تا به نیابت از همسر خود، اقدام به طرح دعوی طلاق و تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش کند.
در اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه لازم است تا در وکالتنامه بلاعزلی که تنظیم میشود، برای جلوگیری از بلااثر شدن آن وکالتنامه، حق ضم امین، در وکالتنامه طلاق ساقط شود.
در اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه در وکالتنامه طلاق حتما باید به اسقاط حق تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی اشاره شود زیرا در غیر این صورت زوجین بعد از صدور رای نمیتوانند بلافاصله به دفترخانه رجوع کنند و صیغه طلاق جاری کنند.
در اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه اگر زوجین دارای فرزندی هستند بایستی در خصوص حضانت و نفقه و ملاقات طفل در وکالتنامه طلاق تعیین تکلیف کنند.
توصیه اکید میشود که همزمان با تنظیم سند وکالت طلاق از جانب زوج به زوجه در خصوص مهریه نیز تعیین تکلیف گردد.
وکالت بلاعزل در طلاق
عقد وکالت مطابق با عموم مقررات قانون مدنی یک عقد جایز محسوب میشود. در حقیقت ماهیت عقد وکالت آن است که موکل با تنظیم وکالتنامه انجام امور حقوقی خاصی را به نائب خود یعنی وکیل میسپارد بنابراین این عقد وکالت یک عقد متزلزل است که با فوت یا جنون طرفین از بین میرود. همچنین موکل میتواند هر زمان که بخواهد وکیل را عزل نماید و خود انجام عمل حقوقی مربوطه را بر عهده گیرد. چنین مسئله ای در اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه نیز وجود دارد البته تفاوتهای ظریفی وجود دارد که در این زمینه اخذ مشاوره ثبتی میتواند بسیار کارساز و راهگشا باشد.
به صورت اجمالی در مورد اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه و در حالت تنظیم وکالت به صورت شرط ضمن عقد نکاح از آن جا که عقد نکاح، در اصطلاح حقوقی عقدی لازم دانسته شده است بنابراین وکالت مذکور قابل عزل نیست اما اگر وکالتنامه پس از ازدواج در دفاتر اسناد رسمی تنظیم شود حتما باید درج عبارت که ((موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل وکیل را از خود سلب و ساقط نموده)) درج شود که بعدها مانع عزل وکیل از سوی موکل (زوج) شود. همچنین اسقاط حق تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی امر بسیار مهمی است و در وکالتنامه طلاق لازم است حتما لحاظ شود.
حقوق مالی زن و وکالت در طلاق
زوجین معمولا در اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه، میان خود توافقاتی به عمل میآورند و اصولا زوج اعطای این وکالت را منوط به بذل یا بخشش قسمت و یا تمامی مهریه میکند. با توجه به نقش کلیدی و موثر مهریه در عرف و در هر حال با توجه به آن که مهریه یک حق مالی مهم برای بانوان است ممکن است این پرسش مطرح شود که اعطای وکالت در طلاق در مقابل بخشش مهریه به لحاظ آثار حقوقی و قانونی آن صحیح است؟ در خصوص این پرسش نمیتوان به طور کلی پاسخ داد زیرا هر پروندهای دارای اوضاع و احوال و شرایط مخصوص به خود است که آن را با دیگری متفاوت میسازد.
اگر چه نمیتوان منکر اهمیت مهریه به عنوان حق مالی بانوان شد اما واقعیت آن است که مطالبه مهریه توسط زوجه روند بسیار پیچیدهای دارد و اصولا بسیار دیده شده است که پس از طرح دعوای مطالبه مهریه، زوج ادعای اعسار و عدم تمکن مالی میکند و در موارد بسیاری حکم به تقسیط مهریه داده میشود. بنابراین امروزه توجه به وکالت در طلاق میتواند در احقاق حقوق بانوان و نزدیک تر شدن به حقوق برابر میان زوج و زوجه نقش بسیار مهم و کلیدی داشته باشد. بنابراین پیشبینی وکالت در طلاق در همان اوایل تشکیل رابطه برای زن مزیتهای بسیاری در احقاق حقوق او دارد.
به طور کلی اگر زوجه بخواهد بدون داشتن وکالت در طلاق دست به اقامه دعوای طلاق بزند بایستی حتما شرایط خاص قانونی برای این امر تحقق یابد. برای مثال لازم است عسر و حرج زوجه در زندگی مشترک ثابت شود و طبیعتا اثبات چنین مواردی یک پروسه طولانی را میطلبد در حالی که با داشتن وکالت در طلاق پروسه طرح دعوای طلاق آسان تر و سریعتر میشود و دیگر نیازی به اثبات شرایط خاص قانونی نیست.
جمع بندی
مطابق با قانون مدنی و موازین شرعی و اسلامی حق طلاق با مرد است و زن تنها تحت شرایط خاص قانونی و اثبات عسر و حرج خود در دادگاه صالح دارای حق طلاق و طرح دعوای طلاق است. اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه میتواند نقش بسیار مهمی در ایجاد برابری میان حقوق زوجین داشته باشد. در نوشتار بالا بیان شد که اعطای وکالت در طلاق از جانب زوج به زوجه به معنای اسقاط حق زوج در خصوص طلاق نیست و بر خلاف اصطلاح رایج حق طلاق زوجه با اعطای وکالت در طلاق زوجه حق طلاق را به دست نمی آورد بلکه تنها وکیل زوج در اعمال حق طلاق میشود.
در تنظیم وکالتنامههای طلاق توجه به نکات قانونی و حقوقی اهمیت به خصوصی دارد عدم توجه به بندهای وکالتنامه ممکن است به ضرر شما تمام شود. برای مثال بلاعزل بودن یا نبودن وکالتنامه، اسقاط حق تجدید نظر خواهی یا فرجام خواهی یا عدم اسقاط آن وپرداختن به مهریه و تعین تکلیف در خصوص اموری همچون مهریه،حضانت فرزندان مشترک و تعیین وقت ملاقات فرزند … که در مقاله بالا به تفصیل بیان شد هر یک آثار حقوقی خاص خود را دارا میباشد.
2 پاسخ
حالا کدوم حق بهتره مهریه یا حق طلاق؟
درود
شخصا معتقدم مهریه هیچ ارزش و اعتباری ندارد اما وکالت طلاق به تنهایی نمی تواند در شرایط امروزی با عنایت به قوانین مصوبه متعادل کننده حقوق بانوان باشد لذا توصیه میکنم به جای مهریه به سایر حقوق انسانی بیاندیشید و برای این حقوق پیش از ازدواج گفتمان داشته باشید از جمله وکالت طلاق ،رضایت خروج از کشور و تنصیف اموال و سایر حقوق