فیلترهای عمومی
دقیقا همین عنوان
جستجو در عناوین
جستجو در متن محتوا
فیلتر بر اساس سبک محتوا
نوشته‌ها
برگه‌ها
پایگاه مستندات

اخلاق انتخاباتی

5/5
اخلاق انتخاباتی

وقتی در جلسات انتخاباتی حاضر می‌شویم با چهره‌های بشاش و خندان همه همکاران از خانم و آقا و پیر و برنا روبرو میشویم همه شیک پوشیده‌اند و برازنده،

ادب و تعارفات در اوج خودش، محیطی صمیمی و دلبخشی را ترسیم می‌کند.

نامزدهای انتخاباتی با رویی گشاده به استقبال مدعوین می‌آیند و با اینکه ممکن است برای اولین بار آنها را می‌بینند ولی برخوردها آنچنان است که انگار دو دوست صمیمی بعد از مدتها یکدیگر را ملاقات می‌کنند. همه طرف تبسم و شادمانی است…


ولی…

ولی این یک روی سکه است…!!!

چرا که! وقتی وارد فضای مجازی می‌شوی انگاری وارد بازار شام شده‌ای یک هرج و مرجی است که آن سویش ناپیدا!!!

در کنار معارفه نامزدهای محترم، یکی از سیاست جهانی سخن میگوید و دیگری دشنه بسته تا فلان عضو هیات مدیره را به هر قیمتی شده قیمه قیمه کند!

آن یکی مستندات فلان سند را میپرسد وان دیگری از مبلغ ناچیز تحریر فریادش بلند است؟


کافیست خلاف نظر یکی نظری بدهی حال می‌خواهد علمی و کارشناسانه باشد یا دیمی و کتره ای! طرف مقابل چه علم به موضوع داشته باشد چه اینکه یک چیزی در هوا شنیده باشد صرفا بخاطر اینکه ثابت کند که ” من درست میگویم” و “تو غلط میگویی” که گویی ارث پدر از یکدیگر طلبکارن!


هواداران در هواداری از نامزدهای مورد نظر خود زیر زیره کار خودشان را میکنند و یک مطلب را همچون خود حقیر کپی کنان و هروله کشان به تمام گروهها می پاشند و وسط مباحثه دیگران با کفش و دمپایئ و پا برهنه می دوند!

ادمین‌های محترم هم هاج و واج، دست‌ها زیر چانه نشسته‌اند و تماشا می‌کنند! و گاه با ترکه ی نرم و نازک کلام میگویند: آی…! رعایت کن!

آیا اینها همان گروه بالا هستند که بوی اُدکلانشان هوش از سر می‌رباید و ادعای اخلاق مداری و تاسی به سیره علوی و نبوی دارند!؟


آیا اخلاق انتخاباتی نمودی از اخلاق حرفه ای نیست!؟

فردا چگونه می‌توانی چشم در چشم همکارت بدوزی؟

آیا فضای مجازی را باید تبدیل کنیم به فضای دشمن سازی؟ آیا نمیتوانیم کمی با تانی تر سخن بگوئیم و روی سخنان خود به جد قدری اندیشه کنیم و آثارش را بسنجیم؟ چه عطشی داریم که حتما طرف را از صحنه خارج کنیم؟


چی به ما می‌دهند؟ مدال شجاعت و ادب؟

آیا فکر میکنیم فضای مجازی بروی دیگران و چشمها و گوشهای ناپیدا بسته است که اینچنین بی محابا خود را در معرض قضاوت می‌گذاریم؟


آیا اگر به خودمان فکر نمیکنیم حق داریم صنفمان را این چنین به لجن بکشیم!؟

فکر میکنید کمپین حذف ماده ۶۹ و جنگ و کشمکش چند دهه سردفتران و دفتریاران با نمیدونم کی ها! و خوراک درست کردن برای مطبوعات و دشمنان صنف از کجا آب میخورد!؟

اخلاق حرفه ای و رعایت احترام به همکاران فضای مجازی و واقعی نمیشناسد! اسمت، عکست مشخص است!

…دراندیشه باشیم و سخن را بسنجیم و آنگاه عطر کلام را به گوش دیگران برسانیم!

صورت زیبای ظاهرهیچ نیست                            ای  برادر  سیرت  زیبا  بیار



- دیدگاه‌ها -

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *